در حالی که شعار وفاق و همگرایی سر داده میشود، اما در عمل انتصابات مدیریتی همچنان در مسیر بیتوجهی به نخبگان عرب پیش میرود.
این چه وفاقی است که تنها به انتصاب یک استاندار عرب در خوزستان خلاصه شده و گویی همین یک انتخاب، سهم و ظرفیت نخبگان عرب را بهطور کامل مصرف کرده است؟
آیا این یعنی دیگر هیچکدام از کرسیهای مدیریتی کلان در استان و کشور، شایسته حضور یک مدیر عرب نیست؟
مشخص نیست این نگاه تبعیضآمیز و بسته از کجا نشأت میگیرد، اما نتیجه آن کاملاً واضح است: حذف سیستماتیک نخبگان ما از تصمیمگیریهای کلان در سطح ملی و استانی. در وزارتخانهها، نهاد ریاستجمهوری و سایر مراکز تصمیمسازی، جایگاه نخبگان عرب کجاست؟ آیا وفاق و همگرایی فقط یک شعار برای پر کردن بیانیهها و سخنرانیهاست؟
نمیتوان پذیرفت که حضور یک استاندار عرب در خوزستان به معنای بسته شدن پرونده استفاده از ظرفیتهای مدیریتی این جامعه باشد. اگر بحث بر سر شایستگی است، نخبگان ما در عرصههای مختلف توانمندی خود را ثابت کردهاند. اما اگر موضوع بر سر تقسیم سهمیههای قدرت و نگاههای غیرعادلانه است، باید به صراحت گفت که چنین رویکردی نهتنها با اصول عدالت و شایستهسالاری در تضاد است، بلکه در نهایت، پایههای انسجام ملی را نیز تضعیف خواهد کرد.
اگر دولت واقعاً به وفاق ملی باور دارد، باید این باور را در عمل نیز نشان دهد. انتصاب استاندار عرب نباید بهانهای برای کنار گذاشتن سایر نخبگان این جامعه از مناصب مدیریتی شود. سهمخواهی نیست، بلکه مطالبهای برای اجرای عدالت و بهرهگیری از تمام ظرفیتهای کشور است.
دیدگاهتان را بنویسید